پدیده کلاهبرداری با استفاده از دستگاههای «اسکیمر» سالهاست بهعنوان یکی از شیوههای نوین سرقت اطلاعات بانکی شناخته میشود، اما در ماههای اخیر ابعاد گستردهتری یافتهاست. هشدارهای پیدرپی پلیس فتا درباره افزایش برداشتهای غیرمجاز، نشان میدهد که این شیوه مجرمانه دیگر محدود به موارد پراکنده نیست، بلکه به تهدیدی جدی برای امنیت مالی شهروندان تبدیل شدهاست.
در این روش، مجرمان با نصب دستگاه کوچکی به نام «اسکیمر» کنار یا روی دستگاه کارتخوان، اطلاعات کارت بانکی افراد را در لحظهی خرید کپی میکنند. سپس با در اختیار داشتن رمز کارت، دادهها را به کارتهای خام منتقل کرده و با آنها به راحتی خریدهای میلیاردی، گاه تا حد سرقت کل موجودی حساب انجام میدهند.
در نگاه نخست، این نوع سرقت صرفاً نتیجه یک شیوه فنی مجرمانه است، اما واقعیت عمیقتر آن در بستر اجتماعی شکل گرفتهاست؛ جامعهای که در آن «اعتماد بیجا» به بخشی از فرهنگ روزمره تبدیل شدهاست. بسیاری از شهروندان هنگام خرید از دستفروشان، رانندگان بینراهی یا فروشندگان سیار، بدون تردید رمز کارت خود را در اختیارشان میگذارند؛ رفتاری که در ظاهر ساده و از سر راحتی است، اما در عمل معادل سپردن کلید حساب بانکی به یک غریبه محسوب میشود.
این نوع بیاحتیاطی نهتنها حاصل بیاطلاعی است، بلکه نشانهای از «فرهنگ سهلانگاری دیجیتال» است؛ فرهنگی که در آن آموزش سواد مالی و بانکی به درستی نهادینه نشدهاست. در حالی که در بسیاری از کشورها از دوران دبستان آموزشهایی درباره امنیت اطلاعات شخصی ارائه میشود، در جامعه ما هنوز تفاوت میان «کارتخوان معتبر» و «دستگاه جعلی» برای بسیاری از مردم روشن نیست.
نکته قابلتأمل آن است که اغلب این جرائم نه در فروشگاههای دارای مجوز، بلکه در فضاهای سیار و فاقد نظارت رخ میدهد. مجرمان با تهیه دستگاههای کارتخوان قابلحمل، در پوشش فروشندههای دورهگرد یا عرضهکنندگان خدمات بینراهی ظاهر میشوند؛ جایی که ردگیری و پیگرد قانونی دشوارتر است. در چنین فضاهایی، خلأ نظارت صنفی و ناتوانی در شناسایی سریع متخلفان، به فرصت طلایی برای مجرمان تبدیل شدهاست. پلیس فتا گزارش دادهاست که با همین شیوه میلیاردها تومان از حساب شهروندان برداشت شدهاست. روایتهایی مانند مادری که پسانداز سالها زحمت خود را برای عروسی دخترش یکشبه از دست داده، فقط گوشهای از خسارتهای انسانی و عاطفی این نوع جرائم است؛ خسارتهایی که هیچ بانکی و هیچ بیمهای نمیتواند جبرانشان کند.
هر چند پلیس فتا با صدور هشدارها و شناسایی باندهای فعال در این حوزه تلاش میکند از گسترش این جرائم جلوگیری کند، اما واقعیت این است تا زمانی که مجازاتها متناسب با میزان خسارتها نباشد و اجرای قانون بازدارندگی کافی نداشته باشد، میدان برای تکرار این جرائم باز میماند.
در کنار تشدید مجازاتها، باید سیاستگذاران حوزه بانک و فناوری نیز در قبال پیشگیری مسئول باشند. بانکها باید سیستمهای امنیتی هوشمندتر و هشداردهندهتری را طراحی کنند؛ از جمله محدودیت برداشت در کارتخوانهای ناشناخته یا اطلاعرسانی فوری پیامکی هنگام تراکنشهای مشکوک.
از سوی دیگر، رسانهها، مدارس و نهادهای اجتماعی باید آموزش سواد مالی و دیجیتال را به اولویت تبدیل کنند. آگاهی عمومی نخستین خط دفاع در برابر اینگونه جرائم است. مردم باید بدانند که هنگام خرید، رمز کارت را فقط خودشان وارد کنند، از کارتهایی با موجودی محدود برای پرداختهای روزمره استفاده کنند و پس از هر خرید مشکوک، رمز کارت خود را تغییر دهند.
«اسکیمر» فقط یک دستگاه کوچک نیست؛ نشانهای از ضعف بزرگتر در امنیت فردی و اجتماعی است. تا زمانی که میان فناوری نو و فرهنگ استفاده از آن توازن برقرار نشود، این چرخه تکراری ادامه خواهد داشت: هشدار پلیس، بیتوجهی مردم، وقوع جرم و تأسف پس از آن.
امنیت مالی در عصر دیجیتال نه فقط با تجهیزات فنی، بلکه با «هوشیاری جمعی» حفظ میشود؛ هوشیاریای که اگر امروز تقویت نشود، فردا ممکن است به بهای از دست رفتن سرمایه زندگی بسیاری از مردم تمام شود.